نكاتي براي افزايش اعتماد به نفس اعتماد به نفس يك كليد حياتي براي موفقيت در هر قدمي از زندگي است. افراد داراي اعتماد به نفس بالا بيشتر مورد توجه قرار مي گيرند. آنها راحتتر از ديگران به اهداف خود دست پيدا مي كنند. در مقابل افراد با اعتماد به نفس پايين اغلب در پايان كار بازنده هستند. شما هم اگر مي خوهيد زندگي موفقي داشته باشيد بايد اعتماد به نفس خود را بالا ببريد. در اين مقاله نكاتي براي افزايش اعتماد به نفس ارائه مي شود. ــ اعتماد به نفس در افرادي يافت مي شود كه عزت نفس واقعي داشته باشند. آنها ارزش وجودي خود را مي دانند و براساس آن عمل مي كنند. يك راه خوب براي شناخت بهتر ارزش وجودي خود اين است كه هر روز ليستي از توانايي ها و هنرهاي خود تهيه كنيد. آنوقت خود شگفت زده خواهيد شد وقتي مي بينيد چقدر كارهاي مثبت در زندگي وجود دارد كه شما هر روز انجام داده ايد، اما تا به حال به آنها توجهي نداشتيد. هر بار كه به اين ليست نگاه مي كنيد اعتماد به نفس تمام وجودتان را مي لرزاند و نيرويي در شما ايجاد مي كند كه مي خواهد شما را به جلو براند. ــ اهداف خود را شفاف سازيد. اگر لازم است آنها را به اهداف كوچكتر تقسيم كنيد. آنقدر اهداف خود را به اهداف كوچكتر تقسيم كنيد تا بتوانيد آنها را اداره كنيد. هر بار كه به يك هدف كوچك دست مي يابيد خود را تشويق كنيد. اين عمل اعتماد به نفس شما را بالا مي برد و به شما كمك مي كند به اهداف بزرگتر برسيد. ــ يك مرشد شايسته كه بتواند به شما در رسيدن اهدافتان كمك كند بيابيد. بيشتر افراد موفق در زندگي خود مرشد دارند كه قبلاً راهي را كه آنها اكنون طي مي كنند او قبلاً طي كرده است. مرتباً مرشد خود را ببينيد و از او مشورت و پشتيباني بخواهيد. آنوقت خواهيد ديد كه هر روز چيزهاي باارزشي مي آموزيد. ــ با افرادي كه داراي شخصيت مثبت و پشتيبان هستند ارتباط داشته باشيد. به آنها به همان ميزان كه به شما احترام مي كنند شما هم با آنها همچنان رفتار كنيد. از معاشرت با افرادي كه داراي شخصيت منفي هستند و سبب بروز بحران در شما مي شوند پرهيز كنيد. اين افراد سبب فرسايش اعتماد به نفس ارزشمند شما مي شوند. آنها شما را وادار مي كنند قسمت منفي شخصيت خود نگاه كنيد و نه قسمت مثبت آن. بعد از مدتي شما در دنياي منفي و بدگمان آنها احاطه مي شويد. هيچ چيز نمي تواند مخرب تر از اين باشد. از چنين دوستاني در سريعترين زمان ممكن دوري كنيد. ــ به اينكه چگونه به نظر مي رسيد توجه كنيد. از خوب لباس پوشيدن و مرتب بودن لذت ببريد. اين باعث مي شود احساس خوبي داشته باشيد. و ديگران به شما با ديد متفاوتي بنگرند. به خاطر داشته باشيد كه وجود هر انساني خواهان رفاقت و همراهي با افراد باهوش موفق و خوش ظاهر است. شما خيلي زود مي توانيد يك منبع جاذبه باشيد اگر ظاهر مثبت و برازنده اي داشته باشيد. ــ از عدم موفقيت نترسيد. آنها را انگيزه اي براي برداشتن گامهاي بلندتر قرار دهيد و به حركت خود ادامه دهيد. به خود بگوييد كه دفعه بعد موفق خوهيد شد. هيچگاه اجازه ندهيد كه خطاهاي شما باعث درهم شكستن شما شوند. آنها شما را درون پوسته اي نگه مي دارند و اعتماد به نفس شما را ويران مي كند. بهترين كار اين است كه خطاهاي خود را به عنوان يك چيز بي اهميت كوچك شماريد و به يك مبارزه تازه فكر كنيد. البته شما از اشتباهات خود چيز هاي تازه ياد مي گيريد، و در مورد توانايي هاي خود واقع بين باشيد. افرادي كه سعي مي كنند به چيزي بيش از توان خود دست يابند اغلب سقوط مي كنند. شما نبايد اسم اين را اعتماد به نفس بناميد. ــ با ورزش و رژيم خود را سرحال و بدنتان را متناسب نگه داريد. يك فرد سالم و تندرست و قوي فعالتر است و در حرفه خود چيزهاي بيشتري بدست مي آورد. سلامتي بدني همانند اعتماد به نفس سبب درخشش چهره شما مي شود. ــ محدوده وسيعي از علاقه منديها داشته باشيد و علاقه خود را با پيگيري زمينه مورد توجه كه در دنيا چه مي گذرد فعال نگه داريد. افراد زيادي را ملاقات كنيد و با آنها صحبت كنيد. تمام توجه خود را روي كار و مشكلاتتان متمركز نكنيد. توجه خود را به كارها و دلبستگي هاي جديد معطوف كنيد. اين عمل ذهن شما را به خوشي مشغول مي كند و اعتماد به نفس شما را بالا مي برد. ــ بر روي كارهايي كه به خوبي از عهده آن برآييد وقت بگذاريد. احتمالاً شما در گذشته در زمينه هايي تبحر داشته ايد ولي به علت كمبود وقت از آنها غافل شده ايد. دوباره به آن فعاليتها باز گرديد و خواهيد ديد كه اعتماد به نفس شما افزايش مي يابد. اين نكات را در زندگي خود صادقانه بكار ببريد و تفاوت آن را در زندگي بيابيد.
چگونه اعتماد به نفس را در خود تقويت کنيم ؟ اصل اول - گذشته را بپذيريد وآ ينده را دگرگون کنيد شما بايد بدانيد که گذشته را نمي توان تغييرداداما آينده هنوز آفريده نشده است . آينده چيزي نيست جز انديشه هاي شما وکوشش براي افريدن انها . منظور ما اين است که در بند گذ شته نباشيد نه اينکه از تجربيات ، خطاها وشکستهاي گذشته درس نگيريد .پس بايد عاقلانه به گذشته نگاه کرد و اند يشه و وقت خود را صرف چيزي کنيم که توان آفريدن ودگرگون ساختن آن را داريم . اصل دوم - درباره اهدافتان با خود گفتگو کنيد . اهداف را به صورت جملا تي مشخص در اوريد وبه خود بگوييد ان هم به صورت جملات مثبت . اهداف بايد واقعي ومعقول باشند نه بلند پروازانه که دسترسي به انها ممکن نباشد ونه پيش پا افتاده که ارزش کوشيدن را نداشته باشند . اهداف معقولي براي هرساعت ، روز ، هفته وماه وضع کنيد . موفقيت در اهداف کوتاه شما را براي دست يافتن به اهداف بلند مدت تشويق مي کند و انگيزه تلاش را در شما بيدار مي سازد . همواره اهداف را ياداور شويد تا بخشي از ضمير ناخوداگاه شما گردد. اصل سوم - تصميم گرفتن را تمرين کنيد . روانشناسان نشان داده اند که کودکاني که در سالهاي اوليه زندگي خود تشويق شده اند تا براي خود تصميم بگيرند از ديگر کودکاني که اين موقعييت را نداشته اند در اعتماد به نفس رتبه بالاتري کسب کرده اند .تمرين تصميم گيري به شما کمک مي کند تا نسبت به قدرت قضاوت خود اطمينان بيشتري به دست اوريد ودرنتيجه اعتماد به نفس کامل تري کسب نماييد . مهم تصميم گيري است . يادتان باشد که : قضاوت درست نتيجه تجربه است وتجربه خود نتيجه چندين قضاوت نادرست . بنابراين از هرفرصتي براي تصميم گيري استفاده کنيد واين نيرو را در خود پرورش دهيد . تصميم گيري مستلزم خطر پذيري واحساس مسئوليت است اصل چهارم - نتايجي را که مي خواهيد مجسم کنيد . تصوير روشني را از آنچه مي خواهيد به دست اوريد ، داشته باشيد اين کار باعث مي شود تا انرژي خودرا بران هدف متمرکز کنيد . اين برخورد تصويري باهمه آرمان ها و اهداف براي شما مفيد است وياري تان مي دهد تا کم کم زمينه هاي -دست يابي به انها را فراهم سازيد . اگر مي خواهيد از شر خصلتي رها شويد خودر ا در حالتي تصور کنيد که از آن خصلت هيچ اثري در شما نيست . همين تصوير وتکرار آن و انجام دادن تمرينهاي اصلاحي به شما کمک مي کند تا از آن خصلت نا خوشايند رها شويد . اين کار خيال پردازي ، بي خاصيت نيست بلکه واقعيت روانشناختي پذيرفته شده اي است که به بسياري کسا ن ياري رسانده است . اصل پنجم - دربرخي زمينه ها متخصص شويد . آگاهي عمومي لازمه زندگي فردي واجتماعي است اما کافي نيست . براي پيشرفت در زندگي فردي وحرفه اي شما بايد در زمينه هايي متخصص ومنحصر به فرد باشيد . همين نکته که شما چيزي مي دانيد وديگران نمي دانند به شما اعتماد به نفس مي دهد . بايد اموزش مداوم را به عنوان يک اصل در زندگي خويش بپذيريد
اعتماد به نفس چیست و چگونه افزایش می یابد؟ اعتماد به نفس ، عبارت است از احساس اطمینان نسبت به خود. به عبارت دیگر ، اعتماد به نفس یک فرد به نحوه ی احساس اودرباره ی (( من )) خویش بستگی دارد .شما در مورد خودتان چگونه فکر می کنید ؟ آیا نظر مساعدی نسبت به خودتان دارید و به خودتان احترام می گذاریم ؟ اگرپاسخ شما به سوالات اخیر مثبت باشد ، در این صورت می توان گفت که شما از یک من قوی و ایده آل ، برخوردار هستید ، اما اگرشما نظر مساعدی نسبت به خودتان نداشته باشید و برای خودتان احترام قایل نشوید ، می تون گفت که شما دارای من ضعیفی هستید .مع الو صف ، باید گفت که نظر فرد نسبت به خودش در موقعیتهای مختلف زندگی یکسان نیست و ممکن است که او دریک موقعیت خودش را خوب و قوی بپندارد ، ولی در موقعیت دیگری خود پنداری ضعیفی داشته باشد . اما ، چیزی که تاسف آور است ، این است که اغلب ما ، معمولا” بیشتر به جنبه های ضعیف خودمان اهمیت می دهیم و تمام توجه امان را بر روی نکته ضعفهایمان متمرکز می کنیم نه بر وی امتیاز اتمان . پس ، چاره کار چیست ؟ نخستین قدم شما برای تقویت و بالا بردن اعتماد به نفستان ،درک و فهم این حقیقت باید باشد که اعتماد به نفس ، در واقع همان نظر و عقیده ای است که شما راجع به خودتان دارید. آگاهی از این امر منجر به این خواهد شد که در تقویت اعتماد به نفستان در مسیر صحیحی گام بردارید . در مرحله’ بعدی ، باید از خودتان بپرسید که چرا در برخی از جنبه های زندگی دارای اعتماد به نفس کافی نیستند ؟ یک دلیل آن ، شاید مورد مقایسه قرار دادن خودتان با افراد دیگر باشد . به این ترتیب ، اگر در این مقایسه شما خودتان را کمتر از دیگران بدانید، مسلما” خود پنداریتان رو به نقصان خواهد نهاد. به طور کلی ، هنگامی که شما خودتان را با فرد دیگری مقایسه می کنید ، این فرد ، چه یک هنرمند باشد ، و چه یک ورزشکار ، یک وکیل ، یک پزشک ، یک تاجر ، و یک دانشجو ، اگر آن فرد را در برخی خصوصیتها بهتر از خودتان بدانید ، خود پنداری شما تضعیف خواهد گشت . اما ، جهت مقابله با این وضعیت و جهت این که خود پنداری صحیح و مناسبی از خود داشته باشید ، بهترین شیوه نگریستن به سایر افراد، داشتن یک نگرش کلی است – نگرشی که در آن ، همه’ انسان ها با هم برابر در نظر گرفته می شوند . به عبارت بهتر ، به هنگام مقایسه خود با دیگران باید به این نکته توجه داشته باشید که هر انسانی دارای منابع مختلفی است . هیچ کس یک مرد یا یک زن نیست . بلکه پیش از هر چیز دیگری همه یک انسان هستید . شما با یک اسب برابر نیستید ، زیرا یک اسب بسیار قوی تر از شماست .، اما شما در مورد قدرت خودتان نسبت به آن اسب ، هیچ نقصی در خودتان احساس نمی کنید . سرعت یک سگ بسیار سریعتر و هیکل یک فیل ، بسیار تنومندتر از شماست اما شما در این گونه موارد نیز هیچگونه کمبودی در خودتان احساس نخواهید کرد ، زیرا این حیوانات خارج از دایره ی تعمیم شما به عنوان یک انسان ، قرار دارد . برخی از ما ، افراد دیگر را دارای خصلتهایی می بینیم که خود فاقد آن ها هستیم و لذا در خودمان احساس کمبود می کنیم . این احساس کمبود و عدم کفایت – حتی اگر در مورد یک جنبه’ جزئی و کوچک باشد – سریعا” در سرتاسر وجود و در کلیت خود پنداری ما ، گسترش می یابد . ولی اگر ما همه ی مردم را به چشم یک انسان بنگیرم ، در آن صورت ، دیگر همه کس با هم برابر خواهند بود . بلند و کوتاه ، ثروتمند و فقیر ، دانا و نادان ، چاق و لاغر و . . . همگی بی معنا هستند . ما به عنوان یک انسان همگی یکی هستیم و تفاوت و رقابتی بین ما وجود ندارد . بنابراین ، از آن جا که رقابت بین انسانها بی معناست ، ما نه می توانیم موقعیت خودمان را به عنوان یک انسان بالاتر ببریم و نه می توانیم آن را پایینتر آوریم . ما همیشه یک انسان بوده ایم ، هستیم و خواهیم بود و این یک واقعیت انکار ناپذیر است . اگر ما دیگران را به عنوان یک انسان بنگریم ، متوجه خواهیم شد که هر انسانی در روی زمین ، توانایی انجام کارهایی را دارد که ما نداریم . از طرف دیگر ، ما هم می توانیم کارهایی انجام دهیم که دیگران نمی توانند ، اما این امتیازات ، ما را از دیگران کوچکتر یا بزرگتر نمی سازد ، بلکه فقط باعث تفاوتهایی بین ما و دیگران در برخی از زمینه های خاص زندگی می گردد . بنابراین ، اگر کسی خصلتی داشته باشد که ما نداشته باشیم ، و این مسئله ممکن است از نظر آن کس نوعی برتری به حساب آید ، ولی از نظر ما ، آن خصلت ، تنها تفاوت ساده ای بین ما و او خواهد بود . بر دو درخت نظری اندازید . یکی از این درختان ، ماموت تنومندی با عمری بیش از هزار سال است ، آن دیگری ، درخت کاج کوچکی است که در بیشه زارها روئیده است . آیا از نظر شما ، درخت ماموت تنومند از درخت کوچک کاج برتر است ؟ مسلما” این طور نیست . از نظر شما ، آنها هردو فقط یک درخت هستند ، یکی کوچک و یکی بزرگ . به این ترتیب ، زمانی هم که بر دو نفر انسان می نگرید ، چه یکی از آنها استعداد بیشتری نسبت به دیگران داشته باشد ، چه نه ، آنچه که شما خواید دید فقط دو نفر آدم خواهد بود ، نه بیشتر و نه کمتر . اگر شما موفق شوید که عملا” مردم دیگر را در شکل واقعی خودشان ، بدون اصرار در برتر دانستن یکی بر دیگری و رقابت بین آنها ، ببینید ، در آن صورت می توان گفت که شما به درجه’ بالایی از اعتماد به نفس دست یافته اید و خودتان را آنچه که هستید – یعنی به یک انسان- می بینید . هرکس دارای امتیازی نسبت به دیگران است ، شما دارای چه توانائی هستید که دیگران ندارند ؟ مسلما” شما می توانید کارهایی انجا دهید که افراد دور و برتان قادر انجام آن کارها نیستند . آیا داشتن این توانائیها ، شما را برتر از دیگران می سازد ؟ یا این که فقط به این معناست که شما می توانید کاری را بهتر از برخی از افراد دیگر ، انجام دهید ؟ اگر در زندگی شما ، شخصی وجود داشته باشد که که شما با نگاهی از پایین به بالا ، او را برتر از خودتان می پرداند در این صورت لازم است که برروی اعتماد به نفستان اندکی کار کنید . از طرف دیگر،اگر در زندگی شما کس دیگری وجود داشته باشد که شما با نگاهی از بالا به پایین ، او را کمتر از خودتان می پندارید ، باز هم لازم است به تقویت اعتماد به نفستان مشغول شوید . اما اگر شما همه’ انسانها را – چه آنهایی را که قبلا” برترین برترینها و چه آنهایی را که کم ترین کمترینها هستید – با خودتان برابر بدانید ، در این صورت می توان گفت که سطح اعتماد به نفس شما خوب و طبیعی است . شما ، در صورتی از اعتماد به نفس بالایی برخوردار خواهید شد که در رقابت دائم با تنها چیزی که احساس رقابت را در شما تحریک می کند – یعنی خودتان – قرار داشته باشید . در این صورت ، زندگی از نظر شما چیزی همانند یک بازی جلوه گر خواهد شد – یعنی ، موقعیتهای دشوار زندگی را در حکم قوانین یک بازی در نظر خواهید گرفت. (ماجرای مارتین نمونه ی خوبی از قضیه ی ((رقابت با خود)) است . مارتین که در یک مغازه ی موکت بری مشغول به کار بود . مشکل او این بود که دائما” سعی کرد در کار خودش سریعتر و بهتر از دیگران باشد ، اما هرگز موفق به این کار نشده بود . بعد از مدتی ، مارتین تصمیم گرفت که فقط با خودش به رقابت بپردازد .، به همین منظور ، او برای اولین بار در طول زندگی اش یک زما سنج و دفترچه یاد داشتی را با خودش به یک مجتمع ساختمانی برد که قرار بود اتاقهای آپارتمانهای آنجا را موکت کند . با شروع کار ، مارتین با استفاده از زمان سنج ، مدت زمانی را که صرف موکت کردن اتاقها می کرد ، اندازه گرفت و در دفترچه یادداشت کرد . در روز اول ، موکت کردن اتاق خواب یکساعت ، هال دو ساعت اتاق پذیرایی یک ساعت و ده دقیقه ، و راه پله ها دو ساعت ساعت ونیم ، طول کشید . روز بعد که مارتین برای موکت کردن کردن خانه ی دیگری از خانه های همان مجتمع مراجعه کرد ، بیش از هر زمان دیگری برای شروع کارش اشتیاق داشت . به همین دلیل ، او دفترچه و زمان سنج را از جیبش بیرون آورد و خیلی زود ، آماده ی کار شد . هدف او این بود که کارش را خیلی سریعتر از روز قبل انجام دهد . پس از شروع به کار ، بدون آن که مارتین متوجه باشد ، زمان به سرعت سپری شد و او موفق شد که در مجموع ، نیم ساعت زودتر از دفعه قبل کارش را به پایان ببرد . بعد از آن روز ، مارتین برای دست یابی به رکوردی بهتر ، هر روز بر سرعت کارش افزود و با این رویه ای که در پیش گرفت طولی نکشید که او در مغازه ای که مشغول به کار بود ، به سریعترین موکت بر تبدیل شد . در مرحله ی بعد ، مارتین کیفیت کارش را تا آن جا که ممکن بود بالا برد ، به صورتی که در کار او و فاصله و خط بین موکتها از نگاه بیننده اصلا” به نظر نمی آمد و موکتها تمام حاشیه ی دیوارها را کاملا” می پوشاندند و زیبایی کار را بیشتر می کردند . بعد از این مرحله ، مارتین که دیگر معروفترین موکت بر منطقه شده بود ، لازم دید که به عنوان یک هدف مهم ، مغازه مستقلی برای خودش باز کند ، بنابراین ، شروع به پس انداز کردن درآمدهایش کرد . مارتین مصمم بود که به بازی رقابت با خودش ادامه دهد ، لذا ، هر زمانی که پولی گیرش می آمد ، با خودش عهد می کرد که هفته ی بعد ، دو برابر آن را کسب کند . این گونه بود که مارتین در عرض دو سال توانست بزرگترین مغازه’ موکت بری شهرشان را بخرد و لازم به گفتن نیست که همراه با موفقیت او در کارش ، اعتماد به نفس او نیز دو چندان شد . و این نبود مگر در نتیجه رقا بت با خود . هر زمان که کسی هدفی برای خودش تعیین می کند ، با دست یافتن به آن هدف ،خود پنداری او تقویت می شود، این امر چه در مورد اهداف بلند مدت ، چه میان مدت و چه کوتاه مدت ، صادق است . اهدافی که توام با (( رقابت با خود )) هستند ، بسیار سهل الوصولند ، چرا که به هنگام رقابت با خود ، تمام کوشش ما صرف این می شود که کاری را بهتر یا سریعتر از دفعات قبل انجام دهیم ، به این ترتیب ، رسیدن به هدفی و تکمیل کاری ، باعث احساس رضایت و تقویت (( من )) ما می شود . شما هم می توانید همانند مارتین ، تمام کارهایتان را با استفاده از یک زمان سنج با سرعت بیشتری نسبت به دفعات قبل به انجام برسانید . همچنین ، می توانید معیارهایی از قبیل افزایش میزان سطح ریلاکس بدنتان ، افزایش تعداد کارهای خیر خواهانه ای که هر هفته انجام می دهید ، و افزایش تعداد اهدافی که در یک زمان معینی به آنها دست می یابید را به عنوان انگیزه هایی برای (( رقابت با خودتان )) در نظر بگیرید . آنچه که لازم است در انجام کاری آنگونه باشید ، این است که تمام سعی و تلاش خود را به کار ببرید . اگر چه ممکن است شما با تلاشی که می کنید روزی به یک برسید و روز دیگری به ده ، نباید نگران نباشید ، زیرا اصولا” ساخت انسان چنین است که تحت تاثیر نوسانات ریتمهای گوناگونی قرار دارد ( اصل ریتم ) . بنابراین ، زمانی که شما با وجود تمام تلاشی که می کنید ، نمی توانید به نتایج مطلوبی دست یابید ، نباید احساس گناه بکنید ، زیرا شما هر چه در توان داشته اید ، به کار برده اید. گذشته از آن ، شما همیشه تحت تاثیر نیروهایی قرار دارید که کنترل این نیروها از اختیار شما خارج است (که ما در اصطلاح کلی این نیروها را خواست خدا ، قضا و قدر ، قسمت و … می نامیم ). در واقع ، شما فقط توان کنترل بازخوردها ، نگرشها ، عواطف و احساسات خودتان را دارید ، نه بیشتر. هیچ چیز در دنیا به اندازه ی احساس برنده بودن نمی تواند اعتماد به نفس انسانها را تقویت کند . اگر شما در موقعیتی برنده باشید، اعتماد به نفستان تقویت خواهد شد. اگر شما در انجام کاری بهتر از دفعات قبل عمل کنید ، در این صورت احساس برنده بودن خواهید کرد. بنابر آنچه گفته شد ، اولین قدم شما برای تقویت اعتماد به نفستان ، عبارت خواهد بود از انتخاب زمینه ای در زندگی که در آن خوب عمل می کنید اما قصد دارید بهتر عمل کنید. اکنون ، جهت رقابت با خودتان برای پیشبرد فعالیت مورد نظر ، این پیشرفت را برای خودتان یک هدف قرار دهید.قبل از همه ، مشخص سازید که وضعیت کنکونی شما نسبت به آن فعالیت چگونه است و چگونه می توانید این وضعیت را بهتر کنید . آیا می خواهید کمیت را افزایش دهید؟ آیا می خواهید سرعت را بالا ببرید؟ آیا به فکر پیشرفت در کیفیت زندگی و کارتان هستید؟؟؟ سرانجام ، برای رسیدن به اهدافتان ، برنامه های عملی تدارک ببینید. به این منظور ، همیشه تصویر رسیدن به اهدافتان را در ذهنتان داشته باشید و با تمسک به این تصویر ، تا زمان رسیدن به آن اهداف ، در این مسیر گام بردارید . به این ترتیب ، شما با پرداختن به رقابت با خودتان ، پس از کسب موفقیت در این رقابت ، قادر خواهید شد موفق شدن و برنده بودن را برای خودتان ، تبدیل به عادت کنید که نتیجه ی آن چیزی نخواهد بود ، مگر افزایش اعتماد به نفس در شما. منبع: تبیان نكته هایی درباره ی اعتماد به نفس 1- همه چیز از شما شروع می شود. ارزش و احترام خود را بدانید و به وجود خود افتخار كنید. 2- هر فردی جدا از ظاهر و موجودیت واقعی اش ، از توانایی های بالقوه و استعدادهای نهانی فراوانی برخوردار است كه با برخورداری از اعتماد به نفس می تواند آنها را بارور و شكوفا سازد . 3- شما می توانید به انسانی كامل و واقعی تبدیل شوید ، فقط باید به خود كمك كنید تا استعدادهای نهانی خود را از قوه به فعل در آورید. 4- سعی نكنید پیوستگی شما به دیگران موجب تقلید كوركورانه شما از آنها بشود و استقلال و اعتماد به نفس خود را از دست بدهید . 5-انسان همان است كه خود باور می كند . 6- بزرگ ترین و حیاتی ترین ویژگی یك انسان ، اعتماد به نفس است . 7- از این نكته آگاه باشید كه برخورداری از اعتماد به نفس، تمامی نقص های جسمانی را جبران می كند. 8- سعادت و آسایشِ هر كس در اختیار خود اوست. از قبول مسئولیت نهراسید، پذیرش مسئولیت نشانه شخصیت شماست. 9- اظهارنظركردن و سخن گفتن درجمع مانند ویتامینی است كه در ساختمان اعتماد به نفس شما نقش حیاتی ایفا می كند. 10- بهترین دستور زندگی این است كه انسان اعتماد به نفس داشته باشد و در پرتو سعی و جدیت به مقام و منزلتی برسد. 11- تمام وعده و وعیدهای دنیا فریبی بیش نیست و بهترین دستور زندگانی این است كه اعتماد به نفس داشته باشی و در پرتو سعی و مجاهدت خود به مقامی برسی. 12- كسی كه به خود اطمینان دارد به تعریف كسی احتیاج ندارد. 13- هیچ چیز بیش از نیروی درونی و بیش از اعتماد به نفس ، شخص را قوی و نیرومند نگه نمی دارد. وقتی كه این قوت باطنی متزلزل شود، یك باره قوای بدنی شخص فرو می ریزد و او را از پای در می آورد. 14- اعتماد به نفس شرط موفقیت است. با اعتماد به نفس به جنگ مشكلات بروید 1. تسلط بر نفس از فرمانروایی بر نفوس مشكل تر است. 2. اگر برای تغییر زندگی خود مصمم هستید، برای تغییر محیط خود نیز مصمم شوید. 3. اجازه ندهید كه دیگران با اعمالشان اعتماد به نفس را از شما بگیرند. 4. راز پیروزی انسان داشتن اعتماد به نفس است. 5. شكست همان شكست خوردن نیست، شكست كاری صورت ندادن است. 6. اگر شما جزو افرادی هستید كه از برخورد نگاه می هراسید به این معناست كه یا ریگی به كفش دارید یا اعتماد به نفستان متزلزل شده است. 7.اگر با اطمینان زندگی كنید ، اعتماد به خود و اعتماد به دیگران را می آموزید. 8. با اعتماد به نفس انتظار وقوع چیزی را داشته باشید تا در جهان پیرامونتان امكان وقوع پیدا كند. 9. ذهن ناخودآگاه شما با توجه به این كه چگونه آن را برنامه ریزی كنید می تواند شما را به پیش ببرد و یا از پیشرفت باز دارد. 10. معیار ایمان به خود، توانایی استقامت در برابرسختی ها، شكست ها و ناامیدی هاست. 11. پیش فرض های نادرست ریشه شكست ها هستند . شهامت محك زدن پیش فرض های خود را داشته باشید. 12. هرگز خودتان را دست كم نگیرید. وقتی كس دیگری ازعهده كاری برآمده باشد، به احتمال زیاد شما هم می توانید از عهده آن برآیید. 13. نام شما زیباترین صوت در زندگی شماست . آن را با غرور بر زبان آورید. 14. رمز اعتماد به نفس و شناخت صحیح ، عملكرد عالی است. 15. برای كسب اعتماد به نفس و احترام به خود، توانایی شما در به دست آوردن استقلال مالی ضروری است. به خود تلقین كنید كه اعتماد به نفس دارید 1. هنگامی احساس می كنید زندگی تان معنی دارد كه بدانید در دنیا نقش مؤثری ایفا می كنید. 2. رابطه پشتكار با شخصیت انسان مثل رابطه كربن با فولاد است. 3. زندگی زنجیره ای از مشكلات است. پرسش اصلی این است كه شما چگونه با مشكلات برخورد می كنید؟ 4. شما می توانید هر قابلیتی را كه برای رسیدن به هدف های مورد نظرتان به آن نیاز دارید به دست آورید. 5. استعداد و توانایی شما بیش از آن است كه بتوانید در طول عمر خود تمام آن را به كار بگیرید. 6. خواسته های شما تنها محدود كننده توانایی های شماست. 7. نیروهایی در دورن شماست كه اگر قادر به كشف ، و استفاده از آن باشید می تواند شما را به جایی برساند كه همیشه آرزویش را داشته اید. 8. اگر شدیداً خواهان چیزی باشید، اعتماد به نفس و توانایی غلبه بر موانع موجود را پیدا خواهید كرد. 9. برای این كه انسان مفیدی باقی بمانید و اعتماد به نفس خود را از دست ندهید ، هرگزهدف های خود را از نظر دور ندارید. 10. اگر می توانید چیزی را تصور كنید ، قادر به انجام آن نیز هستید. محدودیت ها فقط در درون شما وجود دارند. 11. عادت انسان های موفق این است كه در همه كارهایشان قاطعیت دارند. 12. هیچ عیبی ندارد كه انسان اشتباه كند. درس گرفتن از اشتباهات است كه ما را می سازد. 13. قانون علت و معلول قانون بی چون و چرایی است كه سرنوشت بشر را تعیین می كند. 14. تاریخ بشر حكایت انسان های معمولی است كه بر ترس خود چیره شده و كارهای فوق العاده ای انجام داده اند. 15. مرتباً برای خود استانداردهای بالاتری تعیین كنید و مطمئن باشید كه می توانید به آنها دست پیدا كنید با اعتماد به نفس می توانید بر سرنوشت خود حاكم شوید 1. كسب آمادگی برای دور شدن از شرایط نامساعد به منظور پیشگیری از شكست ها باعث ایجاد اعتماد به نفس می شود. 2. اگر مایل نیستید در كار فعلی تان بهترین باشید، احتمالاً این كار مناسب شما نیست. 3. اعتماد به نفس بالا ناشی از این احساس است كه بر سرنوشت خود حاكم هستید. 4. یاد بگیرید كه برای رسیدن به علائق حقیقی خود تلاش كنید. این كار باعث می شود كه احساس بسیار خوبی داشته باشید. 5. حوزه ای را كه از كار كردن در آن لذت می برید مشخص كنید و سپس تمام وقت و توانی را كه در اختیار دارید صرف آن كنید. 6. لازمه اعتماد به نفس این است كه شهامتش را داشته باشید كه به روش خودتان زندگی كنید. 7. آماده باشید كه خود را هر سال از نو بسازید. مجسم كنید كه می توانید بدون هیچ زحمت و محدودیتی بارها از نو شروع كنید. 8. نقاط ضعف هر كسی بسیار بیشتر از نقاط قوت اوست . همیشه روی نقاط قوت خود تمركز كنید. 9. توجه خود را روی مهمترین چیز متمركز كنید و تا انجام كامل آن دست از كار نكشید. 10. افكارتان را روی كاغذ بیاورید . كارها را اولویت بندی كنید و همیشه از مهم ترین آنها شروع كنید. 11. اعتماد به نفس هنگامی به دست می آید كه شما با حداكثر توانایی و كارایی تان كار كنید. 12. هر چه كارهای مهم بیشتری را به پایان برسانید بیشتر احساس می كنید كه فرد قدرتمند و مثبتی هستید. 13. به هنگام آشفتگی و تحولات سریع، مرتباً خود را با در نظر گرفتن شرایط جدید ارزیابی كنید. 14. مدام برای خود هدف های جدید و استانداردهای بالاتری در نظر بگیرید و هرگز قانع نباشید. 15. شما می توانید هر كاری را به انجام برسانید به شرط آن كه شدیداً مایل به انجام آن باشید و آماده باشید كه به مدت لازم و به اندازه كافی روی آن كار كنید. اگر بخواهید می توانید اعتماد به نفس داشته باشید 1. انسان های دارای اعتماد به نفس تمایل به ریسك كردن دارند و كسانی كه ریسك می كنند اعتماد به نفس را در خود تقویت می كنند. 2. تمركز كامل در راستای تحقق رؤیاهایتان شور و شوق شما را افزایش می دهد و اعتماد به نفستان را بالا می برد. 3. نگویید كه ای كاش زندگی بهتر از این بود. بخواهید كه خودتان بهتر از این باشید. 4. اعتماد به نفس شما با این مطلب كه تا چه حد احساس می كنید در تحول دنیای پیرامون خود مؤثرید رابطه مستقیم دارد. 5. هر وقت به كسی لطفی می كنید اعتماد به نفس و عزت نفس شما به همان اندازه افزایش می یابد. 6. حركاتتان باید نشان دهنده اعتماد به نفستان باشد. راست بایستید، سرتان را بالا نگه دارید و سرحال و شاد راه بروید. خواهید دید كه احساس وعملكرد بهتری خواهید داشت. 7. كاری كنید كه دیگران احساس كنند انسان های ارزشمندی هستند. هر چه بیشتر در دیگران احساس ارزشمند بودن ایجاد كنید خودتان هم بیشتر این احساس را پیدا می كنید. 8. با دیگران با ملاحظه ، ادب و متانت رفتار كنید تا ببینید كه اعتماد به نفستان چطور بالا می رود. 9. هر عمل یا حرفی از جانب شما كه باعث بالا رفتن اعتماد به نفس در دیگران می شود ، اعتماد به نفس خودتان را نیز بالا می برد. 10. افرادی كه در اطراف خود جمع می كنید بیش از هر عامل دیگری اعتماد به نفس شما را تعیین می كنند. 11. احساس تعهد كامل در روابطتان با دیگران اعتماد به نفس و عزت نفس را در شما به وجود می آورد. 12. پذیرش تمام عیار خود به عنوان یك انسان ارزشمند از عوامل حقیقی ایجاد اعتماد به نفس است. 13. توانایی شما در ترغیب و تأثیر گذاری بر دیگران ، تعیین كننده كیفیت زندگی و میزان اعتماد به نفس شماست. 14. هر چه بیشتر بتوانید بر دیگران تأثیر بگذارید آرامش و اعتماد به نفس بیشتری خواهید یافت. 15. یادگیری صحبت كردن در جمع ، اعتماد به نفس شما را به میزان بسیار زیادی افزایش می دهد گونه اعتماد به نفس بالایی داشته باشیم ؟ 1. تفكر مثبت داشته باشید. هر چه خوشبین تر باشید اعتماد به نفس بیشتری خواهید داشت. 2. در زندگی هر چه اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید بیشتر افراد و موقعیت هایی را كه می توانند به شما كمك كنند تا به هدفهایتان برسید به سوی خود جذب خواهید كرد. 3. برای ایجاد اعتماد به نفسِ بیشتر، مدام با خودتان تكرار كنید: " خوشبختم ، سالمم و حال خوشی دارم." 4. تمركز كامل برروی هدف اصلی ، در شما احساس قدرت ، اراده و استقلال ایجاد می كند. 5. تكلیفتان را با خودتان روشن كنید. این كه دقیقاً بدانید چه می خواهید اعتماد به نفس شما را بی اندازه افزایش می دهد. 6. تردیدها را كنار بگذارید. خود را كاملاً متعهد سازید كه زندگی ای را آغاز كنید كه برای آن ساخته شده اید. 7. این كه اعتقاداتتان چقدر عمیق است و تا چه حد به تعهدات خود پایبند هستید قدرت شخصیت شما را نشان می دهد. 8. احساس اعتماد به نفس و داشتن اقتدار فردی ناشی از رویارویی با مشكلات و غلبه بر آنهاست. 9. زیر بنای اعتماد به نفس در هر زمینه ای تهیه مقدمات و آمادگی است. 10. در هر زمینه ای هر چه بیشتر یاد بگیرید و دانش خود را بالا ببرید اعتماد به نفستان نیز بیشتر می شود. 11. تمرین و تكرار زیاد در هر زمینه ای برگ برنده را به دست شما می دهد. 12. شما می توانید به گونه ای باشید، چیزهایی داشته باشید و از عهده كارهایی برآیید كه هرگز خواب آن را هم ندیده اید. این توانایی درست در همین لحظه در درون شما وجود دارد. 13. ویژگی مشترك و منحصر به فرد زنان و مردانی كه كارهای بزرگ انجام می دهند داشتن این احساس است كه انجام كاری بزرگ جزئی از سرنوشتشان است. 14. برتری حاصل از تسلط كامل در كار، زیربنای اعتماد به نفس و عزت نفس پایدار است. 15. آنچه توانایی های بالقوه شما را در جهان خارج محدود می كند دو چیز است: باورهای شما و این كه تا چه حد به توانایی خود در انجام كارها اطمینان دارید
اعتماد به نفس از منظر قرآن و سنت ________________________________________ آیا تا به حال اتفاق افتاده کاری را که بلد هستی از ترس اینکه خراب کنی انجام ندهی، یا سخنی را که کاملا به آن اعتقاد داری از ترس اینکه مبادا مورد تمسخردیگران واقع شوی نگویی. کلید تمامی این مشکلات شاید در اعتماد به نفس نهفته باشد. چگونه به نفسم اعتماد پیدا کنم ؟ این چند خط به صورت خیلی مختصر اعتماد به نفس را از منظر قرآن و سنت مورد بررسی قرار می دهد و شاید یکی از مهمترین موضوعاتی که در این زمینه مطرح باشد احساس اطمینان و برتری شخص مؤمن نسبت به انسانهای مشرک و بی دین است که در این مقاله گنجانده شده و امید است که مورد استفاده قرار بگیرد. اعتماد به نفس از منظر قرآن و سنت: یکی از مهمترین مواهبی که خداوند متعال به انسان ارزانی داشته اعتماد به نفس می باشد. اعتماد به نفس در واقع نیرویی است که شخص را در استفاده بهینه از قابلیت ها و توانمندیهای خویش جهت رسیدن به اهدافی که در نظر دارد یاری می کند. انسانی که اعتماد به نفس ندارد نمی تواند آنطور که باید از استعدادهای خویش بهره جوید و در زندگی دچار افسردگی ، سرخوردگی و شکست خواهد شد. یکی از عوامل مهم جهت نیل به این مهم شناخت انسان نسبت به ارزش وجودی خویش ، استعدادها و توانمندیهایش می باشد و چه زیباست اگر این شناخت را از خالق خویش بجوید آنگاه که خداوند در قرآن می فرماید : من از روح خویش در انسان دمیدم و همچنین آنگاه که به فرشتگان فرمان سجده بر آدم را می دهد و آنگاه که انسان را جانشین خویش در زمین قرار می دهد. انسان مسلمان با تفکر و تدبر در این آیات به خوبی درمی یابد که چه جایگاهی نزد خالق و پروردگار و چه مقامی در میان سایر مخلوقات بی شمار الهی دارد و به الطاف خداوندی پی برده و می داند که خداوند چقدر او را دوست دارد پس او نیز قلبش را لبریز از محبت به خداوند می کند و این رابطه صمیمی و ناگسستنی به او نیرویی می بخشد که از هیچ کس جز خداوند نهراسد و به این یقین می رسد که یاور و پشتیبانی بس عظیم دارد که در تمامی امور می تواند به او تکیه کرده و از عهده هر کاری اگر چه سخت و بزرگ به نظر برسد برآید و در یک جمله ا«عتماد به نفس، برگرفته شده از اعتماد به رب و خالق می باشد، بر خلاف دیدگاه مادی که انسان را محور هرچیز قرار داده و او را یکه تاز عالم هستی قلمداد می کند.» از منظری دیگر خداوند شخص مؤمن را مورد خطاب قرار داده و می فرماید: ( ولا تهنوا و لا تحزنوا و أنتم الأعلون إن کنتم مؤمنین) .آل عمران: ۱۳۹- « و سست و محزون نشوید که اگر مؤمن باشید ، غالب و برتر خواهید بود.» این برتری نه به خاطر نژاد و رنگ و قوم شما است بلکه به خاطر راهی است که به درستی انتخاب کرده و برگزیده اید ، آن راهی که چه بسا اندیشمندان و متفکران بسیاری از یافتن آن عاجز مانده اند، راهی که از نظر تکیه گاه و خاستگاه برتر است و آن راه، راه هدایت پروردگار است که هیچ کجی و انحرافی در آن نیست و نهایتش به سوی خوشبختی است. همچنین در آیه دیگر می فرماید: (لا یغرنک تقلب الذین کفروا فی البلاد متاع قلیل ثم مأوئهم جهنم و بئس المهاد) آیه ۱۹۸ آل عمران- « رفت و آمد پیروزمندانه کافران تو را فریفته نسازد . این متاع ناچیز و اندکی است و سرانجام جایگاهشان دوزخ خواهد بود و چه جای بدی است که برایشان تدارک دیده شده ااست.» سید قطب (رحمه الله) در توضیح این آیه می گوید: « عقاید و بینشها وارزشها و اوضاعی برجامعه حکم می رانند که تماما با عقیده و بینش و ارزشها و موازین انسان مؤمن مغایرت دارند اما او همواره احساس می کند که برتر و بالاتر است و اینها همه در مرتبه مادون او قرار دارند و با احساس کرامت و عزت از بالا به آنها نظر می اندازد و حتی آنها را بادیده مهر و عطوفت می نگرد و دلش می خواهد که آنهارا نیز به خیری که با خود دارد هدایت نماید و به همان افقی که خودش در آن زندگی می کند رفعت بخشد.» پس کاملا واضح و آشکار می شود که شخص مسلمان هنگامی که به این حقایق دست یافت و ارزش وجودی خویش را شناخت از سرخودرگی و خود کم بینی رهایی یافته و می تواند ازاستعدادها و توانمندی های خویش به بهترین وجه استفاده نماید و شخصی باشد برخوردار از اعتماد به نفس قوی و استوار. ازدیدگاه سنت نیز اگر بنگریم پی خواهیم برد که رسول خدا افرادی را تربیت نمود که با وجود قدرت و امکانات اندک آن زمان ولی با ایمان به خدا و اعتماد به نفس توانستند دو امپراطوری بزرگ ایران و روم را به زانو درآورند . چنانچه « سعدبن ابی وقاص قبل از شروع جنگ قادسیه ، «ربعی ابن عامر»را به عنوان فرستاده خود به نزد رستم فرمانده سپاهیان ایران فرستاد. مجلس رستم را با بالشها و فرشهای نفیس حریر آراسته بودند و رستم یاقوتها و مرواریدهای گرانبهای درشت را نمایان ساخته بود وتاج بر سرنهاده و سایر زیورهای گرانبهایش را برتن داشت و برتختی زرین نشسته بود ربعی با لباسهایی کلفت و یک سپر و اسبی کوچک وارد شد و همچنان سوار بر اسب خود تا کنار فرش پیش آمد و آنگاه پیاده شد و اسبش را به یکی ازآن بالشها بست و در حالی که کلاهخود بر سر داشت به نزد رستم رفت. به او گفتند سلاحت رابگذار او گفت: من خودسرانه نیامده ام بلکه به دعوت خود شما آمده ام بنابراین اگر می خواهید به همین صورت وارد می شوم و گرنه باز می گردم رستم گفت اجازه بدهید بیاید اونیز در حین حرکت با تکیه دادن به نیزه خود و فرو کردن در فرشهای حریر عموم آنها را پاره ساخت رستم گفت: چه چیزی شما را برای لشکرکشی به اینجا برانگیخته است؟« ربعی» گفت: « خداوند ما را بر انگیخته است تا هر کس را که او بخواهد از عبادت بندگان به عبادت خدای یکتا و از تنگنای دنیا به فراخنای دنیا و آخرت و از جور ادیان به عدل اسلام در آوریم»…. آری این بود گوشه ای از عزت و اعتماد به نفسی که اسلام به مسلمانان داده بود رسول خدا به شدت مسلمانان را از اعمالی که سبب از بین رفتن اعتماد به نفس دیگر مسلمانان می شود نهی می کند و می فرماید: « بحسب امرء من الشر ان یحقر اخاه المسلم » « برای آنکه شخصی شرور شناخته شود همین کافیست که برادر مسلمانش را تحقیر کند» اگر به این گفته پیامبر صلی الله و علیه و سلم دقت نماییم اهمیت اعتماد به نفس برایمان آشکار می شود چنانچه پیامبر اسلام صلی الله و علیه و سلم به شدت افرادی را که با تحقیر دیگران اعتماد به نفس آنها را خدشه دار کرده و سبب سرافکندگی آنها می شوند مورد نکوهش قرار داده و چه بسا افرادی که تنها مرتکب این عمل زشت می شوند اگر چه مابقی اعمالشان صالح باشد شرور و فاقد صلاحیت اخلاقی شناخته می شوند و درآخر : نه تنها در مسئله اعتماد به نفس بلکه در تمامی مسائل زندگی با استفاده از این دو منبع ارزشمند یعنی قرآن و سنت می توان مشکلات زندگی را برطرف نموده و قله های سعادت را یکی پس از دیگری بپیماییم.